شعر و عکس در مورد شهیدان

شعرهای آمنه نقدی پور برای شهیدان

شعر و عکس در مورد شهیدان

شعرهای آمنه نقدی پور برای شهیدان

ویکی پدیا آمنه نقدی پور
آمنه نقدی پور شاعر و نویسنده
نخبه و فعال فرهنگی
ساکن اصفهان
متولد ۱۲مرداد ۱۳۶۷
دانش آموخته در مقطع کارشناسی ارشد زبان
سراینده کتاب های:

"قاسمانه "
"معراج خون"
"بید و مجنون "
"یک جفت پای دار"
"آرزوهای بی هدف"
"خفته ای بر مزار عشق"
"سایه ای به نام عشق"
و چند اثر دیگر

نویسندگان

پیوندهای روزانه

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر مذهبی» ثبت شده است

جگرِ سوخته ات را به چه تشبیه کُنَم؟
جگرِ سوخته ام را به چه تنبیه کُنَم؟
شرحِ احوالِ تو و مدحِ تو سخت است رضا
گشته دشوار که اندوه تو تشریح کُنَم
ضامنِ ثامنِ عشّاقی و شاهنشه توس
آستانِ دلم از عطرِ تو ترویح کُنَم
بر ضریحت زده دل چنگ و دل از کف رفته
هر گناهیست پذیرم نه که توجیه کُنَم
در حریمت دلِ زهراست که تب کرده ز عشق
باید از خاکِ دَرَش چاره ی تسبیح کُنَم
چشمِ امّید به درگاه تو بسته است دلم
باید این خانه به فرمانِ تو تسلیح کُنَم

آمنه نقدی پور

از کتاب معراج خون

ثبت شد✅

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۰۲ ، ۱۷:۰۹
آمنه نقدی پور

این مهم نیست که از عشقِ که دیوانه شوی
بی دل و واله و سرگشته و بی‌خانه شوی

خانه بر دوش شوی و نخوری حسرتِ سیل
ساکن برزن و محکوم به ویرانه شوی

آشنای حـَرَمش گردی و مست از نگهش
جز رخ یار، به هر آینه بیگانه شوی

عشق، عشق است، چه فرق است حسین یا قاسم
اصل، وصل است که زنجیری و دیوانه شوی

این مهم نیست، که سردار کدامین باشد
یا کدامین شود شمع و تو پروانه شوی

اصل، اخلاص عمل هست و همان شوق درون
که میانِ شهدا لاله و ریحانه شوی

عشق باید که تو را، وصل کند بر حنّان
در غم ِ عشق خدا، رنجه و حنانه شوی

شاعر: آمنه نقدی پور

از کتاب قاسمانه


هشتگ ها: حاج قاسم سلیمانی , شعر درمورد عشق , امام حسین , آمنه نقدی پور
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۰۲ ، ۱۷:۰۴
آمنه نقدی پور

مَردمِ چشمم، حجازِ تشنه، اشکِ سرخ
زخم، خون می بارد اینجا، روی مَشکِ سرخ
سینه زانو می زند زیرِ صلاتِ زخم
بادِ وحشی می وَزَد بر انبساطِ زخم
می خورَد شمشیرهای صیقلی بر سنگ
می خورَد تیری به تاریکی در این نیرنگ
تیغِ فتنه می نشیند در تنِ خورشید
شیرمردی می رود بر قلّه ی توحید
بر لبانش حجمِ داغِ لعنتِ ابلیس
می بُرَد سر، دست های هیئت ابلیس
شد مقرّب با زمین، آن لحظه میکائیل
آخرِ دنیاست اینجا، صورِ اسرافیل
آدم از غارِ تعلّق می زَنَد بیرون
می نشیند زندگی در بَطنِ عزرائیل
رسمِ خونریزی نشسته در سرِ قابیل
می چکد خون از تمامِ پیکرِ هابیل
عهد می بندد خدا، با یک پدر آرام
می شود قربانیِ تقدیر، اسماعیل
ناگهان دریاچه ی خون راه می افتد
کودکی با دستِ مادر می رود بر نیل
از تمامِ غارها، رَد می شود کودک
بسته خون، بر غارِ وحیِ مصطفی قندیل
"هیأتِ خورشید" آنجا می شود پیدا
فاطمه در جسمِ انسان1 می شود تشکیل
نورِ حق، در سرزمینِ مکّه می پیچد
جبرئیلِ وحی، هر دم می کند تنزیل
فاطمه "امّ ابیها"، فاطمه زهراست
ذکرِ زهرا می شود، بر هر زبان ترتیل
همسرش شاهِ عرب، مردِ حقیقت جو
پایگاهِ وحی و آیت، مقصدِ تأویل
خاندانش پرده دارِ ذاتِ روحانی
پشت اندر پشت زاهد، ایل اندر ایل
همسرش با خنجرِ دشمن به خون غلطید
کوفه در مرگِ علی شد، سالِ بی تحویل
سنگ می بارید، آن شب بر سرِکوفه
کوفه ویران بود، زیرِ بارشِ سِجّیل
باز هم خشمِ خدا را، می شود دیدن
باز صد رحمت، به فاسق های عامُ الفیل
مَردمِ چشمم، حجازِ تشنه، اشکِ سرخ
نیزه ها دارند، بر این فاجعه تعجیل

شاعر: آمنه نقدی پور

از کتاب معراج خون



برچسب‌ها: امام حسین علیه السلام , شعر مذهبی , یا حسین , آمنه نقدی پور
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۰۲ ، ۱۶:۵۹
آمنه نقدی پور

کتاب "معراج خون"

 

کتاب معراج خون شاعر آمنه نقدی پور منتشر شد

 

کتاب معراج خون شاعر آمنه نقدی پور منتشر شد

 

معراج خون

باورش سخت است امّا اتّفاقش اوفتاد


در دلِ کلِّ جهان سردی ِ داغش اوفتاد


شیرخواره کودکی در بطنِ میدانِ نبرد


ضَجّه می زد "العطش" تا اشتیاقش اوفتاد


یالِثارات الحسین، بابُ الحوائج زخم خورد


حَرمَله تیری زد و نا از دِماغش اوفتاد


باغِ سبزِ مصطفی را در بلا انداختند


خرمنَش را سوختند، آتش به باغش اوفتاد


بر زمین یک قطره از خونِ علی اصغر نریخت


وا أسَف ای کوفیان عباس ساقَش اوفتاد


کعبه شد درخون، شناور چون خدا دلخون شد


وقتی ایوانِ ولایت سقف و طاقَش اوفتاد

 

شاعر: آمنه نقدی پور

از کتاب معراج خون

 

 

 

 


مطالب مرتبط: آمنه نقدی پور ، کتاب معراج خون ، شعرهای مذهبی آمنه نقدی پور ، کتاب های آمنه نقدی پور
هشتگ ها: آمنه نقدی پور , معراج خون , وبلاگ آمنه نقدی پور , شعر درمورد علی اصغر

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۰۷
آمنه نقدی پور

 

من پر از توپ و تانک(شهید حاج قاسم سلیمانی)

 

 

من پُر از توپ و تانک و خُمپاره ام

من زَبونَم فِشَنگ و باروته

قَدِّ صدتا رسانه ام وقتی

دشمنیتون به دین مربوطه

داعِش اصلا، سگِ کیه وقتی

مذهبم خارِ چشمِ دَجّاله

قُدرتم مثلِ بُمبِ هسته ایه

حُکمِ تیرِ رژیمِ اِشغاله

توی جبهه، جهاد و جانبازی

مثلِ بُمبِ انرژی و شَعَفه

عزَّت و دین و سربلندیِ ما

خارِ چشمِ ترامپِ بی شرفه

خیلی زوده که ما را بشناسین

ما فداییِ راهِ الله ایم

لَشکَرِ شیرمردِ ثارالله

تیپِ حَقّ و سِپاهِ الله ایم

کُفر و اِلحاد و اِرتِدادِ شما

لکّه ی ننگه، خوکای هرزه

دست از پا خطا کنید قطعا

لَشکَرِ ما مُدافِعِ مَرزه

مرز واسه سپاهِ ما یعنی

اون حدودی که حقِّ مظلومه

هرکُجای جهان، ضعیفی هست

مَرزِ ما از دِفاع معلومه

حکمِ پیروزیِ سِپاهِ قُدس

اونچه دشمَن از اون کَف کرده

اینه که با شُجاعَت و ایمان

کفر و تکفیر را هدف کرده

حُکمِ پیروزیِ سپاهِ ما

سینه های سِپَر و ایمانه

دستِ حق پشت ماست با قدرت

ناجیِ ما خدای رحمانه

ذِکرِ زهرا و یا علی و حسین

حتّی وقتی که عرصه ها تَنگه

مُعجزه می کنه برای سِپاه

اسمِ زهرا، کلیدِ هر جنگه

شاعر: آمنه نقدی پور

از کتاب قاسمانه


هشتگ ها: آمنه نقدی پور , نقدی پور , قاسمانه , عکسنوشته قاسم سلیمانی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۰۲
آمنه نقدی پور