شعر و عکس در مورد شهیدان

شعرهای آمنه نقدی پور برای شهیدان

شعر و عکس در مورد شهیدان

شعرهای آمنه نقدی پور برای شهیدان

ویکی پدیا آمنه نقدی پور
آمنه نقدی پور شاعر و نویسنده
نخبه و فعال فرهنگی
ساکن اصفهان
متولد ۱۲مرداد ۱۳۶۷
دانش آموخته در مقطع کارشناسی ارشد زبان
سراینده کتاب های:

"قاسمانه "
"معراج خون"
"بید و مجنون "
"یک جفت پای دار"
"آرزوهای بی هدف"
"خفته ای بر مزار عشق"
"سایه ای به نام عشق"
و چند اثر دیگر

نویسندگان

پیوندهای روزانه

۱۱ مطلب با موضوع «کتاب قاسمانه» ثبت شده است

"شهید بابک نوری هریس"، متولد ۲۱ مهر ۱۳۷۱ گیلان و شهید شده در ۲۵ آبان ۱۳۹۶ در منطقه ی بوکمال سوریه، فرزندِ رزمنده ی جبهه های جنگِ هفت سال دفاع مقدس، "مهندس محمد نوری" ست.

جوانی امروزی، با روحیه ی انقلابی، که از بین زندگی لاکچری و پر زرق و برق در اروپا و جهاد با داعش در سوریه، جهاد در مناطق صعب العبور سوریه را انتخاب کرد.
در زمان شهادتِ "شهید بابک نوری هِریس" و بعد از انتشار عکس هایش، همه گمان می کردند این جوان زیبا و خوشتیپ، "مدلینگ" است ولی "شهید بابک نوری" یک بسیجی معتقد با ایمانی راسخ بود، که داوطلبانه و مصرانه عازم جبهه نبرد با "داعش" شد و با این حضور پر شور به همگان ثابت کرد، سیرتش از صورتش تماشایی تر است.
این "سرباز ولایت" در راه دفاع از آرمان هایش، در راه دفاع از ناموس و دینش توسط گروهکِ تکفیری "داعش" به فیض رفیع شهادت نائل شد و به مدارِ مغناطیسی دوستانش "شهیداسماعیل سیرت نیا" و "شهیدجهانگیر جعفرنیا" پیوست.
باشد که رهرو راهش باشیم.
روحش شاد و یادش گرامی

 

 

(شعری در رثای شهید بابک نوری هریس)

 

(شهید خوشتیپ)

 

در راه ارادتش به زینب، پر زد
در وادی عشق، با دلش معبر زد
شد مدافع حریمِ دین، حُرمتِ یار
"نوری" شد، "بابک" و به دل ها سر زد
زیباتر از او در این جهان دیگر نیست
با جلوه ی خود، طعنه به پیغمبر زد
در شجاعت و متانت و دینداری
او رکوردِ عبّاس و علی اکبر زد
در ظاهرِ او اگر پیمبر پیداست
در باطنِ او خدایگان، چنبر زد
در مکتب "جعفرنیا"، شد راسخ
با قصدِ شهادت، به دلِ لشکر زد
از گناه و معصیت، گریزان بود و
شد راهی "قم"، به اهرمن نشتر زد
سلطانِ ادب، اسوه ی نیکوکاری
"یا زینب" گفت و بر درِ حیدر زد
پاکیزه و پاک بود، همچون زمزم
بر چشمه ی چشمِ پاکِ خود کوثر زد
با ویژگی اش، که خنده ای زیبا بود
بر خاطرمان، حلاوتی دیگر زد
با نورِ الهی اش، شیاطین پِی کرد
بر قلبِ سیاهِ کافران، خنجر زد
ایرانیِ ریشه دار، یعنی "بابک"
تاج عزّتش را، وطنم بر سر زد
او زد دلِ خویش را به دریای حَرَم
با قلبِ پدر و با دلِ مادر زد
آن مستیِ عارفانه ی روحش را
مادرش "رفیقه"، بر دلِ ساغر زد
می گفت "محمد" پدرِ بابک جان:
دنباله ی من شد و به آن محشر زد
خاطراتِ جبهه ی پدر، سرمشقش
با چشمِ پدر، به کربلا مَنظر زد
ماهی شد و در مسیرِ سیلاب افتاد
ققنوس شد و به قلبِ خاکستر زد
در خاکِ ابوکمال، با غیرتِ خویش
با رسمِ جوانمردیِ خود، سنگر زد
"نوریِ هِریس بابکِ" جان بر کف
از لاله ی جان، بر عَلَم کشور زد
از خون جوانان وطن ایرانم
بیرقِ کمالِ خویش، بالاتر زد

شاعر: آمنه نقدی پور

 

شهید بابک نوری، رضا، رضایت داد
که زیر سایه ی زینب به کربلا بروی
که تا خدا بروی، با ستاره ی هشتم
که زیر چتر ملائک، به کبریا بروی

شاعر: آمنه نقدی پور


هشتگ ها: آمنه نقدی پور , نقدی پور , شهید بابک نوری هریس , عکسنوشته شهید
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۰۲ ، ۱۴:۳۴
آمنه نقدی پور

این مهم نیست که از عشقِ که دیوانه شوی
بی دل و واله و سرگشته و بی‌خانه شوی

خانه بر دوش شوی و نخوری حسرتِ سیل
ساکن برزن و محکوم به ویرانه شوی

آشنای حـَرَمش گردی و مست از نگهش
جز رخ یار، به هر آینه بیگانه شوی

عشق، عشق است، چه فرق است حسین یا قاسم
اصل، وصل است که زنجیری و دیوانه شوی

این مهم نیست، که سردار کدامین باشد
یا کدامین شود شمع و تو پروانه شوی

اصل، اخلاص عمل هست و همان شوق درون
که میانِ شهدا لاله و ریحانه شوی

عشق باید که تو را، وصل کند بر حنّان
در غم ِ عشق خدا، رنجه و حنانه شوی

شاعر: آمنه نقدی پور

از کتاب قاسمانه


هشتگ ها: حاج قاسم سلیمانی , شعر درمورد عشق , امام حسین , آمنه نقدی پور
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۰۲ ، ۱۷:۰۴
آمنه نقدی پور

مَردمِ چشمم، حجازِ تشنه، اشکِ سرخ
زخم، خون می بارد اینجا، روی مَشکِ سرخ
سینه زانو می زند زیرِ صلاتِ زخم
بادِ وحشی می وَزَد بر انبساطِ زخم
می خورَد شمشیرهای صیقلی بر سنگ
می خورَد تیری به تاریکی در این نیرنگ
تیغِ فتنه می نشیند در تنِ خورشید
شیرمردی می رود بر قلّه ی توحید
بر لبانش حجمِ داغِ لعنتِ ابلیس
می بُرَد سر، دست های هیئت ابلیس
شد مقرّب با زمین، آن لحظه میکائیل
آخرِ دنیاست اینجا، صورِ اسرافیل
آدم از غارِ تعلّق می زَنَد بیرون
می نشیند زندگی در بَطنِ عزرائیل
رسمِ خونریزی نشسته در سرِ قابیل
می چکد خون از تمامِ پیکرِ هابیل
عهد می بندد خدا، با یک پدر آرام
می شود قربانیِ تقدیر، اسماعیل
ناگهان دریاچه ی خون راه می افتد
کودکی با دستِ مادر می رود بر نیل
از تمامِ غارها، رَد می شود کودک
بسته خون، بر غارِ وحیِ مصطفی قندیل
"هیأتِ خورشید" آنجا می شود پیدا
فاطمه در جسمِ انسان1 می شود تشکیل
نورِ حق، در سرزمینِ مکّه می پیچد
جبرئیلِ وحی، هر دم می کند تنزیل
فاطمه "امّ ابیها"، فاطمه زهراست
ذکرِ زهرا می شود، بر هر زبان ترتیل
همسرش شاهِ عرب، مردِ حقیقت جو
پایگاهِ وحی و آیت، مقصدِ تأویل
خاندانش پرده دارِ ذاتِ روحانی
پشت اندر پشت زاهد، ایل اندر ایل
همسرش با خنجرِ دشمن به خون غلطید
کوفه در مرگِ علی شد، سالِ بی تحویل
سنگ می بارید، آن شب بر سرِکوفه
کوفه ویران بود، زیرِ بارشِ سِجّیل
باز هم خشمِ خدا را، می شود دیدن
باز صد رحمت، به فاسق های عامُ الفیل
مَردمِ چشمم، حجازِ تشنه، اشکِ سرخ
نیزه ها دارند، بر این فاجعه تعجیل

شاعر: آمنه نقدی پور

از کتاب معراج خون



برچسب‌ها: امام حسین علیه السلام , شعر مذهبی , یا حسین , آمنه نقدی پور
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۰۲ ، ۱۶:۵۹
آمنه نقدی پور

 

قسم به نور دو چشمان ساقی کوثر
قسم به آل محمد، بر سلاله ی حیدر
قسم به پنج تن آل عبا و بر محشر
قسم به صد و بیست چهار هزار پیغمبر
قسم به پهلوی زهرا، فرق بریده ی همسر
قسم به خون گلوی حضرت علی اصغر
قسم به خون شهیدان از اول تاریخ
قسم به خون شهید قاسم سلیمانی
قسم به اعظم اسماء و نام نیکویت
قسم به عاشق سرگشته در ره و کویت
قسم به دین محمد، به مؤمن و اسلام
قسم به چهارده معصوم، دوازده تن امام
قسم به قرآن و صد و چهارده سوره
قسم به ماه محرم، به اشک و دلشوره
قسم به آه رباب و رقیه و زینب
قسم به آه سکینه ازسحر تا شب
قسم به پاکی مریم، به عصمت زهرا
قسم به ناله ی ام البنین و خواهرها
قسم به فرق علی، پهلوی شکسته و تب
قسم به خون حسین، شش برادر زینب
قسم به خون علی اکبر و علی اصغر
قسم به خون جگر گوشه های پیغمبر
قسم به خون جگر پاره ی امام رضا
قسم به سیصد زخم حسین و اشک خدا
قسم به هفتاد و دو شهید دشت ِ بلا
قسم به کلّ مقدّسات در دنیا
قسم به لوح، قلم، کرسی، بهشت، اهل بهشت
قسم به ماه، به هفت آسمان، به خاک، به کِشت
قسم به معجزه و وحی و عز جبرائیل
قسم به روز قیامت، به صورِ اسرافیل
قسم به جلوه و مجد و جلال میکائیل
قسم به روح خدایی، قبض روح عزرائیل 
قسم به ناله و آه تمام ِ مظلومان
قسم به منزلت و عزت امام زمان
قسم به قدر و به ماه ِ نزول ِ قرآنت
قسم به روزه و به روزه دار و مهمانت
قسم به خون ِ گلو، بر تن علی اصغر
قسم به آه و سر و گردن علی اکبر
خدای د
رد بگیر انتقام مظلومی
که روی زخم جهان بودنش چو مرهم بود

 

شاعر: آمنه نقدی پور

از کتاب قاسمانه


برچسب‌ها: عکس نوشته های مذهبی, شهید عماد جهاد مغنیه, قاسم سلیمانی, حرم, شهید بابک نوری هریس, شهید ابراهیم هادی, شهادت

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۰۲ ، ۱۶:۵۴
آمنه نقدی پور

مدافعِ حَرَم

مدافعِ حَرَم از جان گذشت بی پروا
نمود سینه سپر، با شُعارِ یا زهرا
همیشه فکرِ شهادت، همیشه فکرِ نبرد
نه ترسِ مرگ در او بود، نه غمِ دنیا
مُدافعِ حَرَم از جنسِ خاک و انسان نیست
چرا که هست، شبیه فرشته، رنگِ خدا
مدافعانِ حَرَم نورشان اهوراییست
به کویشان نماید، مَلَک هماره دعا
مدافعِ حرمم، قامتت شکسته شده
سَرَت، پَرَت، کَمَرَت، زخمی است و بسته شده
بگو کجا سر و دستت و پات جا مانده؟
چه شد که پیکرِ زخمیت بی ردا مانده؟
چَفیه ات شده همرنگِ شعله ی اروند
کجاست چکمه ی صد پاره و کجا سربند؟
سرت میانِ علفزارهاست، پی در پی
حکایتِ پُر از شِکوِه، از جدایی و نی
حکایتِ سر و پایی که بی بدن مانده
دو دستِ قَمِّه شده، خارج از کَفَن مانده
دو دست و گردنِ در خون، شناورِ قاسم
سرِ بریده ی مُحسن، حرفِ آخرِ قاسم
رسیده اید ز هامون و دشت بر الله
خوشا به لشکرِ شیر و غیورِ ثارالله
به دست های بلندی که از غدیر آمد
قسم به روضه که از مَسلخِ کویر آمد
قسم به روزِ اَلَست و شهادتی عَلَنی
شهید گفت: خدایا! تو از مَنی و مَنی
مدافعِ حَرم از آن زمان، زرنگی کرد
برای قربِ خدا، چاره ی قشنگی کرد
به زینب و به حسین و علی نمود سلام
فدای مَرقدشان شد، فداییِ اسلام

شاعر: آمنه نقدی پور

از کتاب قاسمانه


برچسب‌ها: عکس نوشته های مذهبی, شهید عماد جهاد مغنیه, قاسم سلیمانی, شهادت


برچسب‌ها: مدافع حرم, شهید بابک نوری هریس, شهید ابراهیم هادی, شهادت
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۰۲ ، ۱۶:۵۱
آمنه نقدی پور